سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فعل(بخش دوم)

 

فعل مضارع
نشان مى دهد که آغاز تحقّق معناى فعل، در زمان حال یا آینده
است.
انواع فعل مضارع
-
ساده:) روم – رویرود – رویم – روید – روند (
-
اِخبارى :( می روم – می روی – می رود – می رویممی روید – می روند
(
-
التزامى :( بروم – بروی – یرود – برویم – یروید – یروند)
-
ملموس :(دارم می یروم – داری میروی – دارد می رود – داریم می رویم – دارید می رویم – دارند می روند(
فعل مستقبل

 

نشان مى دهد که آغاز تحقّق معناى فعل، در زمان آینده خواهد بود.
)خواهم نوشت – خواهی نوشت – خواهد نوشت

خواهیم نوشت – خواهید نوشت – خواهند نوشت)

فعل اَمر

 


نوشته شده در  جمعه 89/3/21ساعت  1:54 عصر  توسط مهدی کریمی 
  نظرات دیگران()

موضوع این پست و پست بعدی نقش فعل در دستور زبان فارسی است .

 

فعل (بخش اول)

 

به کلمه یا کلماتی که یکی از معانی زیر را در زمان گذشته ،حال،یا آینده نشان می دهد:

 

_ انجام دادن کاری (حمید نامه نوشت.)

 

_ انجام پذیرفتن کاری (غذاپخته شد.)

 

_ رخ دادن حالتی ( هوا روشن شد.)

 

_ پذیرفتن حالتی (هوا روشن است.)

 

_ انجام دستور یا امری (نامه را بنویس.)

 

·   مفاهیمی که در هر فعل وجود دارند، از این قرار هستند: معنا_زمان_شخص_تعداد .

 

افعال خاص

 

فعل خاص فعلی است که صرف می گردد، یعنی به شش ساخت زیر تبدیل می شود:

 

اوّل شخص مفرد، دوّم شخص مفرد، سوّم، شخص مفرد.

 

اوّل شخص جمع، دوّم شخص جمع، سوّم، شخص جمع.

قسمتهای اصلی فعل :بُن+شناسه.

 

بن جزء ثابتی است که مفهوم اصلی فعل رانشان میدهد. هر فعلی دارای بُن است.شناسه جزء متغیّری است که شخص وتعداد فعل را نمایان می کند .گاه پیش می آید که فعل دارای شناسه نباشد.

 

در مثال زیر رفت بُن است و اجزای دیگر، شناسه اند.

 

مثال:رفتم،رفتی،رفت_رفتیم،رفتید،رفتند.

 

بُن، خود، دو گونه است: بُن ماضى، بُن مضارع.
بُن ماضى در فعل هاى ماضى و مستقبل، و برخى از اسم ها و صفت ها حضور دارد. مثال: آمدى، خواهد آمد، آمدن

بن مضارع در فعل هاى مضارع و اَمر، و برخى از اسم ها و صفت ها وجود دارد.
مثال: می رود، رو، روش.
از بُن مى توان ساخت هاى گوناگون اسمى یا صفتى پدید آورد.این مثال ها را ببینید:
ساخت هاى اسمى یا صفتى از بن ماضى: خریدار، خورده، آفریدگار، دویدن، دیدبان، ساختمان، برآورد، درآمد، سررسید، زد و خورد، گفت و گو
ساخت هاى اسمى یا صفتى از بن مضارع: دونده، دانا، آموزگار، خواهان، آشوبگر، پذیرش، اندیشه، سازمان، خوراک، اندیشناک، کشاکش، سوز و گداز، پندار
مصدر، اسمى است که از میان چهار مفهوم فعل، فقط معنا را دارد و از سه مفهوم دیگر (زمان، شخص، تعداد) بى نصیب است. ساخت مصدر چنین است: بن ماضى + ـَ ن. مثال: برخاستن.
معمولا فعل را به این چهار گونه اصلى تقسیم مى کنند: ماضى، مضارع، مستقبل، اَمر.
فعل ماضى

 

نشان مى دهد که آغاز انجام معناى فعل در زمان گذشته است.
انواع فعل ماضى
 استمرارى :می نوشتممی نوشتی – می نوشت – می نوشتیم – می نوشتید- می نوشتند 
 نقلى : نوشته امنوشته ای – نوشته است – نوشته ایم – نوشته اید –نوشته اند
 نقلى مستمر: می نوشته ام- می نوشته ای- می نوشته است – می نوشته ایم – می نوشته اید – می نوشته اند 
 بعید :نوشته بودم- نوشته بودی – نوشته بود- نوشته بودیم – نوشته بودید- نوشته بودند 
 التزامى : نوشته باشم – نوشته باشی – نوشته باشد- نوشته باشیم -نوشته  باشید- نوشته باشند 
 ابعد:نوشته بوده ام – نوشته بوده اینوشته بوده است – نوشته بوده ایم – نوشته بوده اید – نوشته بوده اند)
ملموس: داشتم می نوشتم – داشتی می نوشتی – داشت می نوشت –داشتیم می نوشتیم – داشتید می نوشتید –داشتند می نوشتند

ارسال شده در تاریخ 30/5/1386


نوشته شده در  جمعه 89/3/21ساعت  1:53 عصر  توسط مهدی کریمی 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
پیامی آورده اند - شهدای غواص می گویند ماهم تحریم بودیم ولی تسلیم
ولادت امیرالمومنین علی(ع) مبارک باد
کمپین من یمنی هستم
راهکارهای بازنشر نامه امام خامنه ای از دید مدیرپاونا
راهکارهای بازنشر نامه امام خامنه ای از دید مدیرپاونا
نامه امام خامنه ای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی Letter4u
کمپین من محمد(ص) را دوست دارم
بیست جمله طلایی راجع به «9 دی» و «فتنه»
لبیک یا خامنه ای - 9 دی
شهادت حضرت رسول(ص) و امام حسن(ع)
دو اقدام خصمانه کنگره آمریکا علیه ایران همزمان با مذاکرات حساس و
ولادت امام رضا(ع)
نقش قید در جمله
صفت در دستور زبان فارسی
میلاد نور مبارکباد
[همه عناوین(20)]